30noo30

تا زنده امو ورق می خورد برگ های دفتر این دل،می نویسم احساسم را‌..اینجا فصل نامه ی احساسم وتمام نوشته های اینجا رونوشتی از احساس من.

30noo30

تا زنده امو ورق می خورد برگ های دفتر این دل،می نویسم احساسم را‌..اینجا فصل نامه ی احساسم وتمام نوشته های اینجا رونوشتی از احساس من.

مه  مه  مه...سالهاست روحم را را جا گذاشته ام..روی ان پل.کنار همان ریل..توی ان مه غلیظی که گم کردم تو را..راستش را بگو..سوار کدام قطار شدی؟با کدام قطار ارزو ها بر میگردی؟راستش را بگو.هنوزم هوای مه الود من را برهم می زند..یاد ان منی که جا گزاشته ام..در انتظار برایت.کجایی؟کی بر میگردی؟کی مرا به من باز پس میدهی؟خسته ام..نیمه ی دیگرم را میخواهم..جای من در من خالیست..تو که نیستی..لاقل مرا باز پس ده.همان منی که سالهاست در انتظار تو در مه.روی ان پل لعنتی جا گزاشته ام..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد