عروس روبنده داری بودم من
،باد روبنده ام را کنار زدو
داماد رفت !!
+«(شب آرزوهاست و من خسته ام.کمی شادی کمی نه همش شادی میخواهم،همراه سلامتیو امنیت ..و رضایت تو..همین..باور کن)»
نگذاشتی
نگذاشتی شاعر شعر چشمان تو باشم
تب کردم
هر چه شعر در من بود مرد..
(gerafiko)