30noo30

تا زنده امو ورق می خورد برگ های دفتر این دل،می نویسم احساسم را‌..اینجا فصل نامه ی احساسم وتمام نوشته های اینجا رونوشتی از احساس من.

30noo30

تا زنده امو ورق می خورد برگ های دفتر این دل،می نویسم احساسم را‌..اینجا فصل نامه ی احساسم وتمام نوشته های اینجا رونوشتی از احساس من.



تو

کابوس بودی درون خواب هایم

 توهمی در بیداری هایم

تو

نوعی مخدر بودی

شاید هم روان گردان

 برهم زننده ی تعادل روحم بودی

بهانه ای برای بیقراری هایم

تو نقاش نبودی

نه حتی خریدار نقشی

تو رنگ ها را جمع کردیو بردی از روزهایم

تو خنده هایم را هم بردی

بهایی  نپرداختی

تو درد بودی

تو شوم بودی

تو

خود تاریکی بودی نه نور!

اشتباه دیدمت

اشتباه فهمیدت

سخت است تاوانش

این دلشکستگی,,این درد,این اشک

اندوخته ی بی خردیم بود

بی خردی قلبو احساسم!

الزایمر گاهی بیماری نیست درمان است!

دلم اندکی الزایمر می خواهد!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد