وقتی به تو می نگرم.. هزار بار..هزار بار خدا را شکر میکنم که تو را به من هدیه داد..تو هدیه ای بود ی که خدا به بهانه ی زیستن در زمین به روحم وعده داد..دوستت دارم مرد زمینیم..شریک روحم..جفت اتم های بودنم.جزرومد دریای وجودم.تو بهانه ای برای امدن موج نفس هایم بر شنهای ساحل زندگی.دوستت دارم.هر روز بیشتر از دیروز.با تو سوسوی چشمک ستارگان و زیباییشان را نمیبینم..اخر تو ماه افسونگر منی..با تو پرواز در لابه لای ابرها را نمیبینم اخر تو اسمان بی همتای منی ..تو خورشید روشنگر روزهای بی امیدیم..دوستت دارم.پرنده ی اقبالم..لک لکم.دوستت دارم طنین موسیقی هستی در دنیایم..ارامشم..تو ابی بر لبهای تشنه ام.بر جان نشسته ام.تو بادی.نسیمی نوازشگر بر شالیزار احساسم.تو باران لطیف عاشقی. چتر براندازی.تو بوی خوش سبزه ای در نو بهارم.تو سپیدی برف برای مژده ی ساختن ادم برفی احساسم.تو برگهای رنگین شاه فصلهای احساس.پاییزم.تو شبنم غلطانی.روی برگهای وجودم.تو رگبرگهایی سبز در برگهای سبز بودنم .با تو همزمان چهار فصل را دارم.با تو همزمان ماهو خورشید را دارم.با تو همزمان تمام ناممکن ها را دارم.چشمهای تو عمیق ترین دریاییست که خودر را خود خواسته غرق میکنم درونش.و چه زیباست داشتنت.و چه خوب است برای تو نوشتن از احساس.و چه خوب است غرق خیال بودن با تو و بفکرت بودن.تو تمام دوست داشتنی های جهان منی.دوستت دارم معناو دلیل بودنم.