30noo30

تا زنده امو ورق می خورد برگ های دفتر این دل،می نویسم احساسم را‌..اینجا فصل نامه ی احساسم وتمام نوشته های اینجا رونوشتی از احساس من.

30noo30

تا زنده امو ورق می خورد برگ های دفتر این دل،می نویسم احساسم را‌..اینجا فصل نامه ی احساسم وتمام نوشته های اینجا رونوشتی از احساس من.

به جان دادمش آب


در زمین کلبه ی روحم

تک درختی از عشق کاشتم روزی

رشد کردو تنومند شد

آب دادم با نو شعر هایی از احساسم

تکیه می دادم برش،می آساییدم

پیر شد ،پوک شد،مرد

قلبم شد خالی ،شدم غمگین

با دستهایم کندم گوری

تا کنم دفن آرزوها را

دیدم  ریشه  دواند این احساس

تا عمق های خاک بی کسی هایم

دیگرتنها نیستم در زمستانها

ریشه ها مهمان این  احساسند

شاید بهاری ،آرام، در راه است!





+..


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد