مرا با معیارتان نسنجید
و به افکارتان نزدیک نسازید
که من خمیر سرخ مجسمه ی خیالتان نیستم.
زنی هستم
تنهاافسونگر دنیای خود
نه فاحشه ی خواستنی دنیای نفستان
نه اندامم برای دیدن شماست
نه صدایم نوازشگر یا تازشگر حسو حالتان
مرا رها کنید
که در دنیای خودم بتازم یکه و تنها
نه شاه میخواهم نه سرباز
بی بی ورق های شرط بندی بردو باخت با خودتان که نیستم
مرا با خواسته هایتان شکل ندهید
که برای خودم زندگی می کنم تنهاو یکبار!